-
خیلی سخت شده
جمعه 12 اردیبهشت 1399 14:29
یه دفعه میایی نگاه می کنی اتش میزنی و میروی
-
در نومیدی بسی امید است
پنجشنبه 11 اردیبهشت 1399 21:56
پایان شب سیه سپید است +نظامی
-
پایانی برای این همه دوری نخواهد
یکشنبه 7 اردیبهشت 1399 15:33
بود سرانجام هر دو تمام میشویم انتظار پایانی ندارد خورشید تمام می شود
-
آنجا که خورشید
دوشنبه 11 فروردین 1399 04:12
غروب می کند صبحی آغاز می شود.
-
یه دفعه
دوشنبه 26 اسفند 1398 20:10
چشم باز میکنی میبینی وسط یه ماجرایی که هیچوقت بهش فکر نمیکردی
-
روز ها
یکشنبه 25 اسفند 1398 16:17
همه یک بند غم دارند و شب ها تنهایی
-
وقت خداحافظی
جمعه 23 اسفند 1398 23:16
- وقتی می خواهی خداحافظی کنی میری تو خودتت افسرده میشی! می دونستی؟ - نه بابا اینجوری نیست ، تو همش می خواهی رو من عیب بذاری.
-
پیام های ارسال نشده ۱
جمعه 9 اسفند 1398 04:38
چی بگم اخه، انقدر دلم برای چشمات تنگ شده که در توانم نیست برات توضیح بدم. خیلی بدی که چشماتو فراری میدی از من! چند وقته نمی دونم سر کی! سر چی با من بداخلاقی کوتاه بیا هم نیستی. رفتی ولی هستی خب باشه هر چی تو میگی قبول من اشتباه کردم دلم می خواهد یه دل سیر تو بغلت گریه کنم + نازنین
-
باران
چهارشنبه 7 اسفند 1398 10:27
دو روز است که باران و صدایش قطع نمیشود ماه هاست که دلتنگی پایانی ندارد
-
یک روز
شنبه 12 بهمن 1398 21:23
تو خواهی آمد چه بد که روزها منتظرت نمی ماند روزی می آیی که خورشید دگر نمی تابد بر من
-
دلم میخواهد
سهشنبه 8 بهمن 1398 15:33
با هم بشینیم و فیلم ببینیم فارق از تمام آشوب ها از ساعت ۵ عصر تا آخرین ثانیه عمرم +پریا
-
5 عصر
جمعه 4 بهمن 1398 21:03
آنجا که مرز بین دل و آسمان است به انتظارت ایستاده ام روزی از راه خواهی رسید اینجا ساعت ها همه پنج عصر هستند می آیی و زمین دوباره میچرخد می آیی و دلم آرام می گیرد از این همه مرداد خیال می آیی و زندگی ، دوباره بهمن می شود
-
دل من
سهشنبه 24 دی 1398 23:10
یک قرار طولانی با تو در بین راه می خواهد +پریا
-
جملات آخری که بهم گفتی
چهارشنبه 4 دی 1398 22:18
در سرم میچرخندمیچرخندمیچرخندو می سوزانند
-
زندگی محکم و محکم تر سیلی می زند بر وجودم
چهارشنبه 27 آذر 1398 00:36
من چون بیدی مجنون میرقصم در باد
-
حالا تلاشی پوچ است زندگی
دوشنبه 13 آبان 1398 21:32
سفر از هیچ به هیچ
-
هر چه میگذرد
دوشنبه 22 مهر 1398 10:39
بیشتر جای خالیت حس میشود
-
لحظه ها در گذراند
سهشنبه 16 مهر 1398 09:48
و تو همچنان بودی که هستی لحظه ی غم
-
آسمان شهر آفتابی ست
یکشنبه 14 مهر 1398 09:42
ولی آسمان دلم بد جوری ابری ست
-
ماندن
دوشنبه 8 مهر 1398 15:59
بهانه یمیخواهد
-
حفره ی بزرگ
دوشنبه 8 مهر 1398 12:18
از نبودنت در وجودم شکل خواهد گرفت زمستانی سرد در پیش خواهد بود برای سال ها ی سال
-
اندوهی فروان
شنبه 6 مهر 1398 22:58
است از دست دادنت اقیانوسی از دل تنگی در گوشه دلم به انتظار ایستاده تلاشی بی فرجام است دویدن هایم
-
روزی روزگاری
شنبه 6 مهر 1398 06:56
پسرکی شاد اینجا می نوشت امروز مردی غم زده در خاطراتش در می کوبد
-
همان طور که
سهشنبه 2 مهر 1398 22:56
کسی نمی تواند من را عوض کند منم نمی تونم کسی رو عوض کنم اینو با خودم هی تکرار می کنم این روز ها
-
چرا
سهشنبه 2 مهر 1398 22:50
یه دفعه بهم میریزه همه چی از اونجا که بهش فکر نمیکردی یه چیزی میزنه بیرون خیلی دارم تلاش می کنم خوب باشم خوب رفتار کنم ولی انگار خود این خوب بودنه مشکله ! انگار بد باشم بهتره کاش میشد بد باشم
-
پاییز در راه است
شنبه 9 شهریور 1398 22:42
هوا بوی تو را با خود دارد
-
رعد و برق
جمعه 8 شهریور 1398 11:27
صدای درهم شکستن من است که آسمان فریادش می زند
-
برادر جان
سهشنبه 5 شهریور 1398 23:27
هنوز که هنوز عه فکر می کنم رفتی یه چیزی بخری و بیایی چند ساعت دیگه میایی
-
نبودنت تکرار می شود
جمعه 1 شهریور 1398 02:01
زندگی شمارش ثانیه های بی تو بودن است نیمه شبی بی پایان است بی تو بودن . لب هایت طعم زندگی داشت و چشمانت رنگ رهایی .
-
انتظار
یکشنبه 20 مرداد 1398 00:02
بالاخره یک جایی مسیر زندگی به سوی ت خواهد آمد