یک کاپوچینو | کافه چی
یک کاپوچینو | کافه چی

یک کاپوچینو | کافه چی

افسانه شکارچی

افسانه چکارچی یا مرگان

داستان یک شکارچی ست، که عاشق می شود  

شرط عشق 

شکار صد ام است  

تیرش به طرقه ی می خورد   

طرقه ای که به سوی خورشید پرواز می کند 

دنیا و خورشید در پس نجات پرده اند ، شاید اب چشمه حیات در بالای کوه بتواند پرنده را نجات دهد ...  

در نهایت برای نجات طرقه به بالای کوهی می رسد اما چشمه خشک شده ... 

 

 

شکارچی تمام توانش را در راه از دست داده

پاپوش هایش را در عوض  نشان دادن راه داده است 

پاهایش زخمی اند ...

چشمه هم که خشک شده 

طرقه هم دارد میمیرد ...

مغی که انجا زندگی می کند  به او می گوید 

با تمام توانش طرقه را به سوی سپهر و خورشیدش پرواز دهد ...

طرقه در اوج پر می گیر و به سوی خورشید پرواز می کند .



پی اس 1:

این یه افسانه است ، با چند پایان ...

پی اس 2:

یک افسانه شکارچی دیگر هم وجود دارد که برای صورت فلکی شکارچی ست .

پی اس 3:

نه فرو می رود که راحت بخندم 

نه بیرون می ریزد که راحت بگریم 

پی اس 4:

مدتی زمان لازم است...

پی اس 5:

مدتی زمان لازم دارم .

پی اس 6: