"پوچی" رنگ زندگی این روزهای من است ...
فصل اول "شروع"
از کجا شروع شد ، بحران ها هم مثل خواب می مونن هیچ وقت یادمون نمی اد چی شده و از کجا شروع شده یه دفعه میبینیم وسط ماجرایم.
فصل دوم "لوکال ماکسیما"
روی منحنی بحران نقطه لوکال ماکسیما جایی بود که من با یه جمله رو به رو شدم ... .
فصل سوم "سفر"
رفتم پیش "مسعود" سعی خودشو کرد کمک کنه ...
فصل چهارم "شناور"
روی داشته ها و نداشته ها روی زندگی روی مرگ روی خاطره روی رویا روی فضا ...
شناور و بی وزن .
فصل پنجم "شکست"
"حسین" شکست ، در سکوت .
فصل شش "پوچی"
روی نمودار بحران نقطه گل ماکسیما ، "پوچی"
جایی که دیگه چیز مهمی وجود نداره .
+بلند ترین پستی که تا به امروز نوشته بودم به خاطر یه مشکل فنی از دست رفت و این ها باقی مانده اش است .
++