یک کاپوچینو | کافه چی
یک کاپوچینو | کافه چی

یک کاپوچینو | کافه چی

مثل وبلاگم

مثل وبلاگم و نوشته هام آشفته است ذهنم 

مدام در طلاتم و بی وزنی یک اقیانوس در انتهای هستی و نیستی 


+کسی چه میدونه شاید میون این فنجون های نشسته کاپوچینو کسی سراسیمه به دنبال عشق می گردد... .


+چند وقتی که از اولین بار ها خبری نیست.

++اولین باری که ازشدت درد(فیزیکی) نمی تونی شب رو بخوابی و تا صبح به خودت می پیچی و حتی روز های بعد هم ادامه داره ...

+++ ترحم برانگیز نوشتم ؟