دلم تنگ می شود، گاهی برای حرف های معمولی برای حرف های ساده برای «چه هوای خوبی!» / «دیشب چه خوردی؟» برای ... و چه قدر خسته ام از«چرا؟» از «چه گونه!» خسته ام از سؤال های سخت، پاسخ های پیچیده از کلمات سنگین فکرهای عمیق پیچ های تند نشانه های با معنا، بی معنا دلم تنگ می شود، گاهی برای یک «دوستت دارم» ساده دو «فنجان قهوه ی داغ» سه «روز» تعطیلی در زمستان چهار «خنده ی » بلند و پنج «انگشت» دوست داشتنی #مصطفى_مستور #پرسه_در_حوالى_زندگى
سلام سلام هزاروسیصدتا سلام
احوالات چطوریاس برادرجان
آقاا با اینهمه بی وفا،میخامت
تو نیستی
این باران بیهوده میبارد
ما خیس نخواهیم شد…
بیهوده این رودخانهی بزرگ
موج برمیدارد و میدرخشد
ما بر ساحل آن نخواهیم نشست…
جادهها که امتداد مییابند
بیهوده خود را خسته میکنند
ما با هم در آنها راه نخواهیم رفت…
دلتنگیها، غریبیها هم بیهوده است
ما از هم خیلی فاصله داریم
نخواهیم گریست …
بیهوده تو را دوست دارم …
بیهوده زندگی میکنم
این زندگی را قسمت نخواهیم کرد…
"عزیز نسین"
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
مطلب پرسه در حوالى زندگى را مطالعه کردم بسیار مفید بود. ممنون
دلم تنگ می شود گاهی...
به به خانم دکتر
سلام علیکم ورحمه اله وبرکاتهووو
سلام سلام هزاروسیصدتا سلام
احوالات چطوریاس برادرجان
آقاا با اینهمه بی وفا،میخامت
تو نیستی
این باران بیهوده میبارد
ما خیس نخواهیم شد…
بیهوده این رودخانهی بزرگ
موج برمیدارد و میدرخشد
ما بر ساحل آن نخواهیم نشست…
جادهها که امتداد مییابند
بیهوده خود را خسته میکنند
ما با هم در آنها راه نخواهیم رفت…
دلتنگیها، غریبیها هم بیهوده است
ما از هم خیلی فاصله داریم
نخواهیم گریست …
بیهوده تو را دوست دارم …
بیهوده زندگی میکنم
این زندگی را قسمت نخواهیم کرد…
"عزیز نسین"