یک کاپوچینو | کافه چی
یک کاپوچینو | کافه چی

یک کاپوچینو | کافه چی

کف اسفالت

I.

چی پرسیدید!؟

-اسمتون، اسمتون چیه ؟

حسینا

-دیگه چی بایدبپرسم ...اوم... اسمتون یادتون رفته بودا .


II.

وقتی حالت خوبه همین جوری میری بالا و بالاتر

زمین و زمان، همه کائنات دست به دست هم میدن بکشنت پایین

بعد یه دفعه با صورت می آی رو کف اسفالت.

دلهره آور

بعضی کارها رو هر چند بار هم که انجام داده باشی باز دفع بعد که می خواهی انجامش بدی یه حس بد باهاشون هست 

یه حس مزخرف ترسناک، دلهره آور

فصل دوم

تابستان عزیزم پس چرا تموم نمیشی!؟

ریحون بنفش


همه ی زندگی پر است از لحظه های فراموش ناشدنی، لحظاتی که شیرینی اش حتی بعد از گذشت زمان کم که نمی شود هیچ بیشتر هم می شود، اما امان از درد خاطرات که هر چه می گذرد ریشه اش بیش از پیش رویده است و بیشتر می سوزاند جان و دل را .

ریحون بنفش ...

ادامه مطلب ...

16 مرداد

-راستی تولد تو کی یه حسینا !؟

تولد من دیروز بود .

-e !، من فکر می کردم وقت داریم !

[لبخند]




+ 16مرداد هم هیچ فرقی با روزهای دیگه نمیکنه .

++ تولدم مبارکـــــــ.

وقتی بخواهی که دیگه نباشی

آدمی که به مردن فکر نکنه نمی دونم به چی می خواهد فکر کنه !

آخرش چطوری می خواهد تموم بشه !؟

اگه می شد انتخاب کرد، همیشه دوست داشتم یک کوهنورد بزرگ بشم این جمله رو چند بار شنیدید نمی دونم ولی کلیشه خیلی قشنگیه و دوست داشتنی. کوهنورد بودن یک کانسپت زیبا و باشکوه خواهد بود. صخره و سنگ نوردی هم بد نیست.

یک سری گیره که در لابه لای شکاف صخره ها فرو میره و وزن رو تحمل می کنه و شما رو به بالا میروید یه عالمه طناب 

وقتی گیره ها نتونن وزن رو تحمل کنن، یه حرکت اشتباه و یه لیز خوردن دست ...

حالا کل گره به یه طناب وصله و معلق تو هوا، وزش باد هم تابشان می دهد. این جاست که باید چاقوتو در بیاری و طناب خودت رو ببری .

شما تا حالا بهش فکر کردین؟

اگه دوست دارین اینجا بگید فکر می کنید اخرش چطوری تموم بشه .



+ پری سا ی عزیز گاهی وقتا تعداد روزهای تلخ بیشتر از روزهای شیرین میشه  

 امیدوارم هر چه زودتر روزهای شادی به زندگیت برگرده دوست من .


2

دوسال گذشته رو من چی کار کردم 

چرا هیچی یادم نیس ...

مثل وبلاگم

مثل وبلاگم و نوشته هام آشفته است ذهنم 

مدام در طلاتم و بی وزنی یک اقیانوس در انتهای هستی و نیستی 


+کسی چه میدونه شاید میون این فنجون های نشسته کاپوچینو کسی سراسیمه به دنبال عشق می گردد... .


+چند وقتی که از اولین بار ها خبری نیست.

++اولین باری که ازشدت درد(فیزیکی) نمی تونی شب رو بخوابی و تا صبح به خودت می پیچی و حتی روز های بعد هم ادامه داره ...

+++ ترحم برانگیز نوشتم ؟

Ubisoft Tom Clancy's Ghost Recon: Future Soldier ـ بخش اول

Future Soldier  اخرین نسخه سری بازی های Tom Clancy's Ghost Recon که دو ماه پیش توسط کمپانی   Ubisoft وارد بازار جهانی شده. قبل از اینکه بخواهیم بریم سراغ خود بازی باکوه ی از نام ها طرف هستیم که این بازی به دنبال خودش یدک میشکه.

 Ubisoft کمپانی که حالا بعد از چند سال حضور و چندین بازی موفق می تونه حرفی برای گفتن داشته باشه، کمپانی که نسخه های قبلی این بازی رو هم منتشر کرده و در کل کارنامه خوبی داره. کمپانی که مجموعه ی splinter cell رو با  Tom Clancy منتشر کرده. 

Tom Clancy دومین اسمیه که به چشم می آد، اگه طرفدار بازی های ویدیوی باشد این اسم رو زیاد شنیدید.اگر هم اهل کتاب باشید باز هم این اسم رو شنید، نویسنده امریکایی که کتاب هاش فروش خوبی داره و حتی چندتا از اونا تو ایران هم منتشر شده و به تازگی در سینما.

با اومدن این نام مشخص است که باید بازی ترکیبی از جاسوسی ، اکشن و صحنه های پر خشونت پراکندگی و گوناگونی تعدد لوکیشن و محیط بازی همه را خواهیم بود. 

Ghost Recon نامی که حالا  نام خانوادگی یک خانواده از بازی ها محسوب میشه و شامل نسخه های 

Tom Clancy's Ghost Recon (2001)
Tom Clancy's Ghost Recon: Desert Siege (2003)
Tom Clancy's Ghost Recon: Island Thunder (2003)
Tom Clancy's Ghost Recon: Jungle Storm (2004)
Tom Clancy's Ghost Recon 2 (2004)
Tom Clancy's Ghost Recon 2: Summit Strike (2005)
Tom Clancy's Ghost Recon Advanced Warfighter (2006)
Tom Clancy's Ghost Recon Advanced Warfighter 2 (2007)
Tom Clancy's Ghost Recon Predator (2010)
Tom Clancy's Ghost Recon Wii (2010)
Tom Clancy's Ghost Recon: Future Soldier (2012)
Tom Clancy's Ghost Recon Online (TBA)

میشه.

همه خانواده تقریبا یکدسته  هر چند همه اعضا به اندازه هم نیستن، و خاصیت های خاص خودشان رو دارند، اما یک نکته در همه شان ثابت بوده است یه گروه چند نفره از کماندوهای ارتش امریکا که در بدون توجه به شرایط و محیط دشواری ها آب و هوا تنها یک هدف رو دنبال می کنند و آن پایان مامورت و سالم ماندن در ان است.


 Future Soldier

+این بازی ارزش اینو داره که براش بنویسم، امیدوارم بتونم قسمت های بعدی این نقد و بررسی که فقط بخش اولش (معرفی) رو نوشتم، بنویسم.

مریم

...

دست هامو حلقه کنم دور کمرش در گوشش بگم :"مریم من بی کس نیست".

هر چقدر من سردم تو گرم .

...

مریم من کمی تنهاست، تنها بوده و روزهای سختی رو پشت سر گذاشته، همین.
همه چی درست می شه .

...

babel

چشمانتان را ببندید و این موزیک رو گوش کنید بعد بگید چه حسی بهتون دست می ده .






+ نظرات برای همه نمایش داده نمی شه .

++ لینک دانلود 

+++ می تونید اینجا بگید حستون رو .

دستنبو

زندگی حتی تو هوای 34+ درجه شهر بازهم سرده 

گاهی وقتا مثل دستنبو میشه این زندگی، بوش خوبه ولی لذتی تو خوردنش نیست بعدش معلوم نیست چی پیش میاد. فقط بوشه که خوبه .

کابوس رهایم نمی کنه انگار بیخوابی و سردرد .





+من به دستنبو حساسیت دارم، اگه بخورم هیچ کس نمی دونه بعدش چی میشه .

++ دستنبو یه جور میوه ست شبیه خربزه و طالبی که معمولا اندازه یه کف دسته. یه بوی خاص و مطبوع هم داره که هوای اطرافشو پر می کنه و اگه بهش دست بزنی دستت بو می گیره.

کابوسی با طمع مرگ

حس ترس و تشویش

تنهایی و مرگ

سکوت

شیون و گریه ...

همه اش یکباره آن هم در خواب هم آغوشم شده بودند.

چند ساعت گیجی و سردرد به خاطر کابوسی که دیشب دیدم 

کابوسی با طمع مرگ و ترس.




+ "پدر"

یادداشت شماره یک

من وقتم رو برای ادمایی که تو levelام نیستن تلف نمی کنم ، این جور ادما معولا باعث رنجش من می شن .

هر وقت خارج این قاعده رفتار کنم به این نتیجه می رسم که اشتباه کردم 

ولی این شامل ادم های که نمی شناسم نمی شه ،اول باید دیگران را شناخت بعد در موردشون نظر داد یا قضاوت کرد . من همیشه دارم می گم که نباید از روی ظاهر ادما در موردشون نظر داد خیلی وقتا ظاهر آدما درونشون رو نشون نمی ده . در نتیجه هیچ وقت level ربطی به ظاهر و لباس و لوازم آرایش نداره، رفتار و حرف های ادما باعث می شه بگم این ها  تو level من نیست که البته بعد از چند بار دیدنشون و معاشرت باهاشون این حرف رو به خودم می زنم و از اون لحظه به بعد باز تغییر خاصی روی رفتار من دیده نمیشه فقط سعی می کنم کم کم ازشون فاصله بگیر ... فاصله هر جور میتونه باشه حتی اگه لازم باشه خونه و محل کارم یا کلاسم رو عوض کنم .

از ادمایی که مبهم صحبت می کنن هم خوشم نمی اد !

همه چیز باید مشخص باشه ، جملات و خیز حرف زدن هم باید کاملا شفاف باشه .

درک کردن ادما به زور امکان ندارد و وقتی کسی درک نمی کنیم نباید برای این کار تلاش کنیم .



+همه ی مادارن و زنان سرزمین من روزتان مبارک .

هیچ توضیح منطقی وجود ندارد ...

یک توجیه منطقی برای کارهایم باید داشته باشم .

وقتی این توجیه منطقی وجود ندارد ولی اون کارو انجام بدهم "همیشه" به یک نقطه ختم می شود "شکست"



صدا

اصلا اسمم را صدا نکن !

خواب

خواب نما شدم ...

پوچ

"پوچی" رنگ زندگی این روزهای من است ...


فصل اول "شروع"

 از کجا شروع شد ، بحران ها هم مثل خواب می مونن هیچ وقت یادمون نمی اد چی شده و از کجا شروع شده یه دفعه میبینیم وسط ماجرایم.


فصل دوم "لوکال ماکسیما"

 روی منحنی بحران نقطه لوکال ماکسیما جایی بود که من با یه جمله رو به رو شدم ... .



فصل سوم "سفر"

 رفتم پیش "مسعود" سعی خودشو کرد کمک کنه ...


فصل چهارم "شناور"

 روی داشته ها و نداشته ها روی زندگی روی مرگ روی خاطره روی رویا روی فضا ...

شناور و بی وزن .


فصل پنجم "شکست"

"حسین" شکست ، در سکوت .


فصل شش "پوچی"

روی نمودار بحران نقطه گل ماکسیما ، "پوچی"

جایی که دیگه چیز مهمی وجود نداره .




 

+بلند ترین پستی که تا به امروز نوشته بودم به خاطر یه مشکل فنی از دست رفت و این ها باقی مانده اش است .


++


پاتیناژ در بیمارستان

اینجا خیلی سرده هر چی این بخاری را زیاد می کنم گرم نمی شود ... سرد است .


صدا زدن بعضی ها حتی وقتی که مطمئن باشم نمی شنوند ، باز هم قشنگ است برایم 

صدایت زدم و تو نشنیدی... .




شاید این سرما از سی سی او بیمارستان مانده است در جانم ، چقدر سرد بود و بو میداد،اما نه بوی الکل ، بوی مرگ 

سرد بود .

اینجا هم سرد است ، فقط بو نمی دهد .




پی اس :بهمن